دیدینو
دیدینو

دیدینو

Ddno

ادبیات نظری تحقیق خلاقیت و معلولیت جسمی


ادبیات نظری تحقیق خلاقیت و معلولیت جسمی

ادبیات نظری تحقیق خلاقیت ومعلولیت جسمی

دانلود ادبیات نظری تحقیق خلاقیت و معلولیت جسمی

ادبیات نظری تحقیق خلاقیت ومعلولیت جسمی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 35 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 53

ادبیات نظری تحقیق خلاقیت ومعلولیت جسمی در 53 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

فهرست مطالب و بخشی از متن :

بررسی تاریخی 21

تعریف خلاقیت 21

عوامل موثر بر خلاقیت 27

رابطه خلاقیت و ویژگی‌های شخصیتی 27

دیدگاه روانکاوی از خلاقیت 29

دیدگاه گیلفورد درباره خلاقیت 30

دیدگاه تورنس درباره خلاقیت 31

خلاصه‌ای از تاریخچه نظریه‌های خود 32

مازلو و نظریه خود 33

چگونگی شکل‌گیری خود 34

خودپنداری 35

رشد خودپنداری در نوجوانی 36

عنوان صفحه

خودواقعی و خود آرمانی 37

خودشکوفایی و خلاقیت 38

نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوان 40

مروری بر دنیای معلولین 41

معلول چیست؟ 43

علل معلولیت‌ها 45

انواع معلولیت 45

جنبه‌های روانی معلولیت جسمی- حرکتی 46

معلولیت جسمی- حرکتی و خودپنداری 47

مشکلات ناشی از معلولیت و نقایص بدنی 48

تأثیر والدین بر شخصیت افراد معلول جسمی- حرکتی 49

توان بخشی معلولین جسمی- حرکتی 50

 

پیشینه تحقیق:

فرانک بارون[1] اولین کسی بود که تحقیق تطبیقی چندجانبه‌ای را در مورد سلیقه‌ها و ترجیحات افراد خلاق و غیرخلاق انجام داد. او بر مبنای یک آزمون خلاقیت دو گروه را تشکیل داد. یک گروه مرکب از 25 نفر خلاق‌ترین افراد و گروه دیگر باز هم مرکب از 25 نفر که از نظر خلاقیت در پایین‌ترین سطح قرار داشتند.

تجزیه و تحلیل خصوصیات آزمودنیها به وسیله اعضای مؤسسه شخصیت انجام گرفت این امکان را فراهم کرد که بارون در گروه فوق را چنین توصیف کرد: میزان آگاهی افراد خلاق از مسائل امور زیاد است، نسبت به مسائل بینایی بی‌علاقه هستند و بالاخره مبتکر، با همت، پرانرژی و صبور هستند. این توصیفها با عقایدی که معمولاً درباره اصالت جویی و تخیل سازنده ابراز شده است کاملاً تطبیق دارد. بارون مشخص‌ترین کیفیات افراد خلاق را روانی عقیده، بدیهه‌گویی، روانی کلام و نیز آنچه که او آن را «سهولت انجام محرکهای مختلف خواند، می‌داند، این مفهوم آخری در واقع همان گروه‌بندی وسیع است که توسط بروند تشریح شده است.

معروفترین تحقیق تطبیقی که درباره ارتباط ویژگی‌های فردی و خلاقیت انجام گرفته است به ترمن[2] و همکارانش تعلق دارد که حدوداً به مدت چهل سال 528 آزمودنی سرآمد را مورد بررسی قرار دادند.

تحقیقات پیشین اضطراب را نیز مشخصه‌ای یافته‌اند که مانع خلاقیت می‌شود. البته داده‌های موجود این مورد بحث‌انگیز است. برای مثال وایت[3] ثابت کرد اشخاصی که میزان اضطراب آنها زیاد است به طور معنی‌داری بهتر عمل می‌کنند. (مایلی، میترا، 80- 1379).

در همین‌جا باید اضافه کنیم که آزمایشهای معینی نیز نبودن همبستگی بین صفات خاص شخصیت و خلاقیت را آشکار ساخته است. مثلاً «جان کازی»[4] هیچ تفاوت قابل ملاحظه‌ای از نظر مسائل اجتماعی بین آزمودنی‌های «خلاق‌تر» و با «خلاقیت کمتر» کشف نکرد و نتایج آزمایشهای آیزن اشتات[5] نتوانست این فرضیه را که افراد خلاق در موقعیت‌های اضطراری پاسخ تکلیف یافته‌تر ارائه می‌دهند مورد تأیید قرار دهد. رمی شوون[6] با مطالعه شرح حال دانشمندان و افراد مشهور طرح ترمن وارد می‌کند و اظهار می‌دارد که توفیق در روابط اجتماعی، معینی منش کاملاً متعادلی که به نظر ترمن کودک خلاق را متمایز می‌کند به ندرت در کودکی رجال بزرگ دیده می‌شود. ولی او هم نتیجه می‌گیرد که برای نابغه بودن به منش و نیرویی نیاز است که در معمول برتر باشد تا بتوان فکر خارق‌العاده‌ای را به دیگران بقبولاند (میناکاری، محمود، 1365).

 

بررسی تاریخ:

تعریف خلاقیت:

بیش از پرداختن به تعاریف خلاقیت اشاراتی کوتاه به تاریخچه آن می‌شود. امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که تفکر خلاق و تبلور بیرونی آن یعنی تولیدات خلاقه یکی از عالی‌ترین جلوه‌های بشری است ولی باید گفت عمر این مفهوم ورود آن به ادبیات روان‌شناسی بیش از چند دهه نمی‌گذرد. همان طور که گیلفورد اظهار نمود شاید یکی از موضوعاتی که در روان‌شناسی بسیار مورد بی‌توجهی قرار گرفته خلاقیت است و این در حالی است که هر چه زمان پیش می‌رود نیاز انسان به ابعاد گوناگون آن طیف وسیعتری به خود می‌گیرد. سال‌های 1941 را با به سال‌های گمنامی خلاقیت برشمرد، و شاید سال‌های 1950 به بعد را سالهای ترقی خلاقیت دانست. به این دلیل که این بی‌هیچ شرح و بسطی به فرآیندهای عالی ذهن اضافه گردید.

شاید یکی از دلایلی که سبب گردید نظریه‌پردازان و معتقدان از خلاقیت دوری جویند به تعریف وتوصیه آن مربوط می‌شود. خلاقیت از دیربازمفهومی اغفال کننده، مبهم و حتی افسانه‌ای تلقی شده است. و این سردرگمی حتی امروزه نیز وجود دارد. علیرغم تحقیقات فراوان و نسبتاً‌جامع عقیده بر آن است که خلاقیت اشاره به چندین مفهوم گوناگون دارد. بنابراین با وجود چنین دیدگاه‌هایی ارائه یک تعریف جامعه مورد قبول همگان باشد مشکل است. معهذا این ادعا به معنای آن نیست که نمی‌توان تعریفی را در مورد خلاقیت ارایه کرد (فلاول و مارکمن، 1985، جوادیان 1369).

 


[1] - F.Baron

[2] - Terman

[3] - white

[4] - Jhon cazy

[5] - Eiesentat

[6] - Remy chawin

دانلود ادبیات نظری تحقیق خلاقیت و معلولیت جسمی

ادبیات نظری تحقیق خلاقیت، افراد و مدیران خلاق، نوآوری، نوآوری سازمانی، بهره وری سازمان


ادبیات نظری تحقیق خلاقیت، افراد و مدیران خلاق، نوآوری، نوآوری سازمانی، بهره وری سازمان

ادبیات نظری تحقیق خلاقیت، افراد و مدیران خلاق، نوآوری، نوآوری سازمانی، بهره وری سازمان

دانلود ادبیات نظری تحقیق خلاقیت، افراد و مدیران خلاق، نوآوری، نوآوری سازمانی، بهره وری سازمان

ادبیات نظری تحقیق خلاقیت افراد و مدیران خلاق نوآوری نوآوری سازمانی بهره وری سازمان
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 64 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35

ادبیات نظری تحقیق خلاقیت، افراد و مدیران خلاق، نوآوری، نوآوری سازمانی، بهره وری سازمان در 35 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

 

بخشی از متن :

خلاقیت

- خلاقیت چیست؟

خلاقیت زیباترین و شگفت انگیزترین خصیصه انسان است.نگاه کردن متفاوت به مسائل و رسیدن به یک راه حل جدید همان چیزی است که عموماٌ از آن به خلاقیت تعبیر می شود.خلاقیت در حقیقت فرآیندی است که در ذهن فرد خلاق اتفاق می افتد و حاصل آن شکل گرفتن یک ایده جدید یا یک راه حل ابتکاری است.امروزه اهمیت خلاقیت و نقش زیربنائی آن در کلیه مسائل زندگی برای همگان آشکار گشته است.لازمه هرگونه تحول،پویایی و حرکت،خلاقیت است.بنابراین اغراق نیست اگر بگوییم انسان در کلیه پیشرفت هایش مدیون تفکر خلاق است (فیض بخش، ١٣٨١).از خلاقیت تعاریف متعددی به عمل آمده است:

خلاقیت و نوآوری : خلاقیت فعالیتی است که باعث ایجاد ایده های نو می شود و نوآوری به عنوان خلاقیت کاربردی تعریف شده است به عبارت دیگر نوآوری فرآیندی است که به وسیله آن خدمات و کالاهای بیشتر و بهتر و جدیدتری ارائه می شود (سینک[1]، ١٩٨٥).مارکرت بودین[2] : توانایی به جامع عمل نشاندن ایده یا هنر واقعی زیبا که تازه،شگفت آور و با ارزش است (بودین، ٢٠٠٥).فرانکن[3] می گوید :" خلاقیت یعنی گرایش به تولید و تشخیص دادن ایده های متناوب فرعی و امکان پذیر،خلاقیت ممکن است در حل مساله و ارتباط با دیگران و سرگرم کردن خودمان و دیگران مفید باشد.به سه دلیل خلاقیت برای انسان برانگیزنده است :

الف) احتیاج برای نوآوری گوناگونی و تحریک های کامل.

ب) احتیاج به ایده های مرتبط و ارزشمند.

ج) احتیاج به حل مساله (فرانکن، ٢٠٠٨).

لیندا نایمن[4] می گوید : " تعریف من از خلاقیت،عمل دگرگون کردن واقعیت های درونی ایده های نو و ابتکاری است.خلاقیت شامل دو فرآیند است.نوآوری و سپس تولید کرد.نوآوری تولید یک محصول یا اجرای یک ایده است.اگر شما ایده ای را داشته باشید اما به ان عمل نکنید،شما ابتکار دارید اما خلاق نیستید " (نایمن، ٢٠٠٨).

رولو مای[5] : خلاقیت یک فرآندی از به وجود اوردن چیزی تازه در واقعیت است.خلاقیت به یک موقعیت یا یک عقیده احتیاج دارد.خلاقیت به دور از نمادها و اسطوره ها متولد می شود.واقعیت هایی که در آگاهی ما ازنکته ها ورازهای قبلی زندگی جدید ما بوده است.تجربه به اوج رساندن یک خلسه و هوشیاری است (مای، ٢٠٠٧).

استرونبرگ و لابرت[6] : یک محصول وقتی اندیشه نوین و شایسته باشد،خلاق است.یک اندیشه نوین، اصیل و پیش بینی ناپذیر است.مفهومی بزرگتر،محرک بیشتر در تولید محصول و کار و ایده های بیشتر، خلاقیت بیشتر تولید می کند (استرونبرگ ولابرت، ٢٠٠٦).

دانیل پینک[7] می گوید : خلاقیت مرکز مهارت و رهبری و مدیریت و یکی از روش های خوب در دور نگه داشتن شرکت شما از رقابت می باشد.خلاقیت شرکتی خصوصیت نزدیک به توانایی برای درک کردن دنیا و روش های تازه و نوین برای پیدا کردن الگوهای پنهان و ساختن ارتباط میان پدیده های ظاهری و نا مربوط در تولید راه حل ها می باشد.راه حل های خیلی تازه برای مشکلات و توانایی خلق محصولات جدید،فرآیند ها و یا خدمات برای یک بازار متغیر تولید می کند.خلاقیت قسمتی از سطوح عقلانی است که به یک شرکت هیجان و تب و تاب رقابت را می دهد (پینک، ٢٠٠٥).

- ویژگی های افراد خلاق :

خلاقیت را نمی توان فقط در انحصار عده ای معدود دانست.اگرچه استعدادهایی که این قبیل افراد از آن برخوردارند،در سطحی بسیار بالاتر است اما این صفتی نیست که بتوان آن را تنها مختص آنها دانست.خلاقیت در همه ما موجود است.این قابلیتی است که افراد انسانی را در مقامی بالاتر از همه موجودات زنده که در جهان زندگی می کنند قرار می دهد.توانایی های خلاق همچون سایر انواع هوش به درجات متفاوت در میان همه وجود دارد.آنچه بر عهده همه ما گذاشته شده است این است که آنها را شکوفا ساخته و به خدمت بگیریم.

ویژگی های افراد خلاق از نظر میهای سیکزنت میهالی:[8]

١- افراد خلاق مقدار زیادی انرژی دارند اما آنها همواره ساکت و آرام هستند.

٢- افراد خلاق ترکیبی از بازیگوشی و انظباط و یا مسئولیت پذیری و مسئولیت ناپذیری هستند.

٣- افراد خلاق تمایل به زیرکی دارند.همواره ساده لوحامه در بعضی اوقات رفتار می کنند.

٤- افراد خلاق تناوبی میان ابتکار و رویا هستند.

٥- افراد خلاق در تمام اوقات به طور استثنائی فروتن و سربلند هستند.

٦- انسان هایی که خلاق به نظر می رسند تمایل به داشتن یک جایگاه میان پیوستار درون گرایی و برون گرایی دارند.

٧- افراد خلاق به طور کاملاٌ قطعی از نقش های کلیشه ای انعطاف ناپذیر جنسیتی در جهت انسان بودن به دور از جنسیت فرار می کند.

٨- عموماٌ انسان خلاق،مستقل است.

٩- افراد خیلی خلاق درباره کارشان بسیار پر احساس هستند.آنها می توانند شدیداٌ عینی گرا و خیلی خوب باشند.

١٠- افراد خلاق،حساس و روشنفکر اغلب در معرض سختی و رنج،در کنار مقدار زیادی بهره کشی هستند (سیکزنت میهالی،٢٠٠٧ ).

- ویژگی های مدیران خلاق :

١- تمرکز بر یک موضوع و یک کار: با توجه به اینکه اثربخشی خلاقیت بسته به سادگی و تمرکز دارد،افراد خلاق عمدتاٌ بر یک کار متمرکز می شوند.افراد خلاق،خلاقیت های اثربخشی خود را از جا های کوچک شروع می کنند.خلاقیت به دانش و مهارت و تمرکز نیاز دارد.این واضح است که افرادی استعداد بیشتری برای خلاقیت دارند.اما این استعدادها در یک زمینه محدود و مشخص است.در حقیقت نوآوران به ندرت در بیش از یک زمینه فعالیت دارند و این در تمام موفقیت های نوآورانه آنها صدق می کند (سلطانی،١٣٨٢ ).

٢- دارای روحیه علمی و پژوهشی هستند: مدیران خلاق با مسائل و امور مربوط به سازمان و حتی زندگی شخصی برخورد اصولی و علمی داشته و تحقیق و پژوهش را برای حل مشکلات کارساز می دانند و این به خاطر این است که استفاده از ره حل های جدید موجب صرفه جویی شده و زودتر می توان به نتیجه رسید (سلطانی، ١٣٨٢).

٣- حد بالایی از قابلیت خطر کردن دارند: خلاقیت خصیصه آدم هایی است که جرات خطر کردن دارند.برای مثال در علوم،پژوهشهای خلاق کم و بیش همیشه مستلزم قمار کردن های حساب شده است ولی کارهای عادی را می توان بدون خطر کردن چندان انجام داد.فرد حرفه ای در هیچ عرصه ای،علم یا بازار بورس به دنبال " بحث موفقیت پنجاه پنجاه" است.به عکس،جویای موقعیتی است که در آن بتواند کاری کند تا دانش برتر به بار نشیند.گاه این دانش برتر حاصل پشتکار در کسب قطعه هایی بیش از اکثر افراد دیگر است.گاه تصادفی حاصل می شود اما هرگونه که حاصل شود بعید است که عنصر خطر را به کلی حذف کند.عملکرد خلاق مستلزو دست زدن به خطرهای حساب شده هم است.که در آنها هم دقت محاسبات بر دانش برتر استوار شده است (سلطانی،١٣٨٢ ).

٤- دارای روحیه نقادی بالایی هستند : از جمله خصایص مدیران خلاق این است که خود از جمله افراد انتقاد کننده بوده و انتقاد پذیر هستند و روحیه نقادی را از طریق ارائه اطلاعات به کارکنان،توجه و پذیرش نظرات کارکنان،ایجاد انگیزه نقد و ارائه راه حل،انجام نظرسنجی از کارکنان،استقرار سیستم پیشنهادات در سازمان،اشاعه می دهند.وقتی روحیه نقادی در تک تک کارکنان ایجاد شد این امر به عنوان باورهای مشترک درآمده و در سازمان نهادینه می گردد.نقد را می توان نرم افزاری برای توسعه فکر و ظرفیت ذهنی و علمی بشر دانست.در نقادی،افکار و مباحث علمی و سازمانی مختلفی مورد بحث قرار گرفته و از دل آنها اندیشه های نو پرورش می یابد و به عنوان راهکارهای عملی مشکلات سازمان را حل می کنند و در نهایت در دل نقادی،خلاقیت های فردی شکل می گیرد و افراد خلاق،سازمان را تبدیل به یک سازمان خلاق می کنند (سلطانی، ١٣٨٢).

- موانع خلاقیت

ظهور خلاقیت که موهبتی الهی و همگانی است،مستلزم ایجاد بستر مناسب برای رشد و توسعه است.لذا برای گسترش این توانایی باید موانع و عوامل آن را نیز بررسی کرد تا بتوان فرصت لازم را برای رشد این توانمندی برای همه افراد جامعه فراهم آورد (امینی، ١٣٧٥).در اینجا سعی شده است به طور خلاصه به طبقه بندی موانع و عوامل بروز خلاقیت بپردازیم:

 

 

١- موانع شناختی

١- عادت : افراد در حل مسائل معمولاٌ روشی را به کار می برند که بدانند با موفقیت همراه است.این روش در موارد مشابه تکرار می شود و فرد کم کم به آن عادت می کند.عادت موجب می شود که انسان در یک چارچوب خاصی قرار گیرد و کارهایش را طبق دستورالعمل معینی انجام دهد از این رو امکان نوآوری و یافتن راه حل ها و طرح های جدید کاسته می گردد (حسینی، ١٣٧٦).

٢- عدم انعطاف پذیری : انسانی که در قالب معینی فکر و عمل می کند،انعطاف ناپذیر می گردد.زیرا توان اندیشیدن درباره ی جهات مختلف مسئله را ندارد و تنها یک یا دو جهت را می بیند(حسینی، ١٣٧٦).

٣- رویگردانی از ابهامات : افراد اگر احساس کنند قادر به مقابله با موقعیت های مبهم،پیچیده و غیر ممکن نیستند از آنها استقبال نمی کنند.به این ترتیب،فرصتی برای رویارویی با مسائل تازه و رسیدن به افکار خلاق را از دست می دهند.نیاز شدید و افراطی به نظم و ترتیب نمونه ای از این رفتار است و باعث می شود که همه چیز کاملاٌ مرتب باشد تا ابهام و اشکالی پیش نیاید.بدین ترتیب امکان بروز خلاقیت از بین می رود (حسینی، ١٣٧٦).

 


[1] .Sink

[2] .Boden

[3] .Frunken

[4] .Linda Naiman

[5] .Rollo May

[6] .Lubart

[7] .Daniel Pink

[8] .Mihaiy Csikszent mihaly

دانلود ادبیات نظری تحقیق خلاقیت، افراد و مدیران خلاق، نوآوری، نوآوری سازمانی، بهره وری سازمان

ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و ابعاد خلاقیت و نوآوری سازمانی (فصل دوم)


ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و ابعاد خلاقیت و نوآوری سازمانی (فصل دوم)

ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و ابعاد خلاقیت و نوآوری سازمانی (فصل دوم)

دانلود ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و ابعاد خلاقیت و نوآوری سازمانی (فصل دوم)

ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و ابعاد خلاقیت و نوآوری سازمانی (فصل دوم)
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36

ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و ابعاد خلاقیت و نوآوری سازمانی (فصل دوم)

تعداد صفحه : 36

در قالب ورد قابل ویرایش.

 

فهرست مطالب و بخشی از متن :

-17 مقدمه...............................................................................................................................................49

2-18 تعریف خلاقیت ..............................................................................................................................49

2-19 خلاقیت در مطالعات سازمانی و مدیریت .......................................................................................51

2-20 اهمیت خلاقیت در سازمان ها...........................................................................................................51

2-21 رویکرد های فرایند خلاق ................................................................................................................52

2-22 ویژگی سازمان های خلاق ...............................................................................................................53

2-23 موانع خلاقیت ...................................................................................................................................55

2-24 خلاقیت و فرهنگ.............................................................................................................................56

2-25 نوآوری و فرهنگ..............................................................................................................................57

2-26 باورهای فرهنگی و خلاقیت و نوآوری ...........................................................................................58

2-27 فرهنگ سازمانی نوآوری و خلاقیت.................................................................................................59

2-28 مراحل خلاقیت.................................................................................................................................60

2-29 عوامل خلاقیت.................................................................................................................................62

2-30 راههای پرورش خلاقیت..................................................................................................................63

قسمت دوم : پیشینه تحقیق

2-31 مطالعات و تحقیقات داخل کشور ....................................................................................................68

2-32 مطالعات و تحقیقات خارج کشور.....................................................................................................73

2-33 خلاصه فصل....................................................................................................................................78

 

 

 

 

2-17 مقدمه

در این بخش ابتدا تعاریفی از خلاقیت ارائه شد و در ادامه، مطالب بعدی این بخش به موضوعاتی از قبیل دیدگاه‌های خلاقیت، عوامل خلاقیت، راههای پرورش خلاقیت، خلاقیت و نوآوری در سازمان‌ها و ویژگی‌های سازمان‌های خلاق و نوآور مربوط می‌شود.

2-18 تعریف خلاقیت

خلاقیت به عنوان یکی از فراگیرترین فعالیت‌های انسان به شمار می‌رود و تا قبل از دهه 60 به ندرت آن را به عنوان یک موضوع پژوهشی عمده در نظر می­گرفتند تا اینکه بین سال­های دهه 60 تا 70 مورد توجه قرار گرفته و مجدداً مورد بی‌مهری واقع شد. به هر حال امروزه خلاقیت مورد توجه روان­شناسان می­باشد.

از منظر روان­شناسان، خلاقیت یکی از جنبه‌های اصلی تفکر یا اندیشیدن می‌باشد.مطالعات روان­شناسی در تقسیم تفکر به تفکر هم‌گرا و تفکر واگرا، بر این نکته تأکید دارند که خلاقیت همان تفکر واگرا می‌باشد که از طریق فرایند ترکیب و نوآرائی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه دراز مدت شکل می‌گیرد. و از جمله مفاهیمی است که بین صاحب‌نظران در مورد آن توافقی به عمل نیامده است.

برخی از تعریف‌ها ناظر به بُعد فرایندی آن می‌باشد و برخی دیگر خلاقیت را براساس نتیجه و خروجی مورد توصیف قرار داده‌اند و در نظریات معاصر تعریف‌های جدیدی برای خلاقیت ارائه شده است.

خلاقیت به عنوان یک فرایند می‌تواند به طور پیوسته با یافتن، حل کردن مسائل و انجام راه‌های جدید همراه باشد. همچنین یک فرایند تکراری است که با تفکر و عمل درگیر است وبه دنبال دریافت بازخور می‌باشد، آزمایش می‌کند و روش‌های جدیدی را برای انجام کارها مطرح می‌کند، به جای اینکه بر عادت یا رفتارهای خودکار و تکراری تکیه کند.

از نظر مدنیک خلاقیت عبارت است از: شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبات تازه که با الزامات خاصی مطابق است یا به شکلی مفید است. هرچه عناصر ترکیب جدید غیر مشابه‌تر باشند، فرایند حل کردن خلاق‌تر خواهد بود.

خلاقیت را به عنوان یک نتیجه نیز توصیف کرده­اند. افراد برای ایجاد یک نتیجه خلاق، نیاز دارند تا در ابتدا فرایند درستی را بکار ببرند تا به آنها کمک کند که استعدادشان را بیشتر خلاق کنند.به عنوان مثال آنها ممکن است امور ناشناخته را بررسی کنند تا برای مشکل موجود یک راه حل بهتر یا منحصر به فرد را بیابند، یا روش‌های جدید انجام کار را جستجو می‌کنند.

گیزلین معتقد است: خلاقیت ارائه کیفیت‌های تازه‌ای از مفاهیم و معانی است.

تایلور نیز خلاقیت را شکل دادن تجربه‌ها در سازمان‌بندی‌های تازه می‌داند.

در برخی دیگر از مطالعات گفته می‌شود که: خلاقیت یک توانائی یا استعداد برای ایجاد و زایش ایده‌ها می‌باشد.

با توجه به اینکه بسیاری از چیزها نو و تازه هستند اما خلاقانه نیستند، پس تازگی نمی‌تواند به تنهائی مفهوم خلاقیت را توصیف کند. از این نظر محققان به این نتیجه رسیده‌اند که عناصر دیگری را در تعریف خلاقیت دخالت دهند. در نتیجه نظریه‌های معاصر علاوه بر تازگی، متناسب بودن با ارزش‌ها را نیز مد نظر قرار داده‌اند.

استین می‌گوید: خلاقیت فرایندی است که نتیجه آن یک کار تازه‌ای باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایت بخش مقبول واقع شود.

ورنون در تعریف خلاقیت می‌گوید:خلاقیت توانائی شخص در ایجاد ایده‌ها، نظریه‌ها، بینش‌ها یا اشیای جدید و نو و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه‌هاست که به وسیله متخصصان به عنوان پدیده‌ای ابتکاری و از لحاظ علمی، زیبائی شناسی، فناوری و اجتماعی با ارزش قلمداد گردد.

آمابیل علاوه بر قیود تازگی و ارزشمندی قید جدیدی به تعریف خلاقیت اضافه نموده و بیان می‌دارد که تفکر خلاق باید از طریق اکتشاف رخ دهد نه از طریق الگوریتم.

سیکزنتمی هالی می‌گوید: ما نمی‌توانیم به افراد و کارهای خلاق جدا از اجتماعی که در آن عمل می‌کنند بپردازیم؛ زیرا خلاقیت هرگز نتیجه عمل فرد به تنهائی نیست. آمابیل و همکارانش در مصاحبه با 120 دانشمند در رشته‌های مختلف به این نتیجه رسیدند که عوامل محیطی در رشد خلاقیت برتری دارد. در نتیجه خلاقیت را مقید به تازگی، ارزشمندی و اجتماعی بودن می‌دانند(حسینی،1390،ص79-83).

2-19 خلاقیت در مطالعات سازمانی و مدیریت

خلاقیت سازمانی یک عرصه تحقیقاتی نسبتاً جدیدی در حوزه مطالعات رفتار سازمانی می‌باشد، در حالی که خلاقیت در گذشته به طور عمده در روان شناسی مطرح و محل بحث بود. از این‌رو وجه تمایز مطالعه خلاقیت در این دو رشته مطالعاتی در این است که خلاقیت سازمانی منحصراً بر متغیرهائی تمرکز می‌یابد که بطور مستقیم بر محل کار و کار یا مفاهیم سازمانی دلالت دارد. و تعاریفی را برای آن ارائه نموده‌اند:

خلاقیت به کارگیری توانائی‌های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. و برخی دیگر در تعریف این مفهوم در حوزه مطالعات سازمانی چنین می‌گویند: خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیت‌های سازمان(حسینی،1390،ص97).

2-20 اهمیت خلاقیت در سازمان­ها

1. خلاقیت کمک می‌کند تا سازمان‌ها را در دهکده جهانی زنده نگه داریم؛

زیرا مسائل امروز سازمان ها با راه‏حلهای دیروز حل‏شدنی نیست و شرایط محیطی به حدی پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که سازمانها دیگر نمی‏توانند بدون‏ خلاقیت حیات بلندمدت خود را تضمین نمایند. به عبارت دیگر تداوم حیات سازمان‌ها منوط به خلاقیت در محصول، خدمت یا فرایند عملکردی می‌باشد.

2. خلاقیت کمک می‌کند تا به رضایت شغلی و سلامت شخصی دست یابیم؛

3. خلاقیت کمک می‌کند تا مشکلات و موضوعات معاصر جهان و جامعه را از منظر دیگری بنگریم.

رمز بقای جوامع انسانی را باید در خلاقیت آنها جست‏وجو کرد. زیرا جوامعی قادر به پیوستن به آینده هستند که خلاق ببینند، خلاق بیندیشند و از تن سپردن به‏ خلاقیت‏ها نهراسند. در دنیای آینده، تعالی انسان‏ها و جوامع با خلاقیت آنان گره‏ خورده است و در عصر انفجار اطلاعات، آینده در دست کسانی است که وامدار خلاقیت باشند(محمدی،1384،ص9).

2-21 رویکردهای فرایند خلاق

فرایند خلاق به فعالیت‌هائی اشاره دارد که مادامیکه یک شخص در حال ایجاد آن می‌باشد رخ می‌دهد.سالهاست که فرایند خلاق توسط پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفته و مدل‌هائی که کوشش کرده‌اند تا فرایند خلاق را نشان دهند، عمدتاً در سه رویکرد عمده ذیل قرار می‌گیرند:( کاووسی،1387،ص175)

1. رویکرد خطی: در این رویکرد فرایند خلاق به عنوان یک فرایند حل مسأله منطقی قلمداد می‌شود. رویکرد خطی ساختاری برای زایش ایده ها فراهم می‌کند تا افراد با جستجو راه حل‌ها را بیابند. که در اینصورت راه حل‌ها یا یک الگوی منطقی یا یک زنجیره از اقدامات را ارائه می‌کنند.

2. رویکرد شهودی: در این رویکرد فرایند خلاق با بینش، درک مستقیم و شهودی و به صورت تصویرسازی ذهنی و تغییر ناگهانی در ادراک صورت می‌پذیرد. از سوی دیگر رویکردهای شهودی به افراد و گروه‌ها کمک می‌کنند تا به حالت‌های آرامش درونی دست یابند، که در خارج از الهام‌های غیر قابل استناد یا از بینش‌های که پدیدار شده می‌باشند. یک محدودیتی که هست غیر محسوس بودن ساختاری است که راه حل را یافته است. بلکه راه حل‌ها فی البداهه ظاهر می‌شوند، غالباً یک فرد تعجب می‌کند که این فکر از کجا آمد.

3. رویکرد شبکه‌ای یا جزء نگر: در این رویکرد فرایند خلاق فقط یکی از عناصر در میان مجموعه‌ای کامل از توانائی‌ها، مهارت‌ها، ویژگی‌ها و فرایندهای درگیر با رفتار خلاقانه محسوب می‌شود.

هارینگتون معتقد است:خلاقیت محصول فرد واحدی، در یک زمان واحد، در جای خاص نیست. بلکه عبارت از یک زیست بوم (اکوسیستم)است.همانگونه که در اکوسیستم زیست­شناسی، موجودات زنده با یکدیگر و با اکوسیستم‌شان مرتبطند، در اکو سیستم خلاق نیز همه اعضاء و همه جنبه‌های محیطی در حال تعامل می‌باشند.

2-22 ویژگی سازمان‌های خلاق

1.تحمل ریسک:کارکنان باید تشویق شوند که بدون ترس از پیامدهای آن شکست را تجربه کنند و اشتباهات به عنوان فرصتهای یادگیری به شمار آید.

2. کاهش کنترل بیرونی: قوانین و مقررات و خطی‏مشی‏ها و کنترل‏های مشابه به حداقل‏ کاهش می‏یابد و خودکنترلی جایگزین آن می‌شود.

3.کاهش تقسیم کار:مشاغلی که به طور محدود تعیین شده باشد، ایجاد محدودیت می‌کند؛ در حالی که فعالیتهای متعدد شغلی، دیدگاه وسیعتری به کارکنان می‏دهد. در این‏ سازمانها تأکید بر فعالیتهای متعدد شغلی است.

4. قبول ابهام: تأکید زیاد بر عینی بودن و معین بودن موجب محدودیت برای خلاقیت می‌شود.

5. تحمل تضاد: گوناگونی دیدگاه‏ها تشویق می‏شود. هماهنگی و توافق بین افراد در این‏ سازمانها مورد تأکید زیاد نمی‏باشد.

6. تحمل راه‏های غیر عملی: افرادی که جوابهای غیر عملی حتی نابخردانه ارائه می‏دهند تحمل می‏شوند زیرا آنچه که در اوایل غیر عملی به نظر می‏آید ممکن است به راه‏حل‏های‏ خلاق منجر گردد.

7. تمرکز بر نتایج بجای ابزارها: هدف‏ها واضح است و افراد تشویق می‏شوند که راه‏کارهای‏ متعدد رسیدن به آنها را در نظر بگیرند. تمرکز بر نتایج باعث ارائه و پیشنهاد چندین جواب صحیح به هر مسئله معین می‌شود.

8. ارتباطات همه‏جانبه: ارتباطات به طور افقی و عمودی جریان پیدا می‏کند. زیرا جریان آزاد ارتباطات، باروری را آسان می‌کند.

برخی دیگر از مطالعات انجام شده موارد ذیل را از ویژگی سازمان‌های خلاق برمی‌شمارند:

9.آزادی در بیان نظرات جدید:ویژگی آزادی بیان نظرات جدید به توانایی جذب و انتقال اطلاعات اشاره می کند.سازمانهای خلاق به رابطه با رهبران اهل اندیشه، تأکید زیادی دارند. و در برابر هر نوع بحث و ارائه ایده‌های جدید به صورت باز عمل می‌کنند.

10.ساختار سازمانی مسطح:یک ساختار سازمانی مسطح برای سازمانهای خلاق ضروری است.بنابراین می توان گفت این گونه سازمانها در رویارویی با بحرانهای ناشی از رقابتهای اقتصادی، انعطاف پذیری بالایی دارند.سازمانهای انعطاف پذیر با مسایل و تنگناها برخورد منطقی و محققانه داشته و در صورت نیاز به تغییر و تحول، پس از بررسی دقیق و عالمانه، آن را اعمال می کنند.ساختار خلاق، نمـایانگر روابط واحدهای آن و نشان دهنده میزان انعطاف پذیری آن است.سازمانهایی که دارای ساختار غیرقابل انعطاف باشند، برای ایجاد همکاری و وحدت در دوران بحران، دچار آشفتگی می شوند.

11. مدیریت اطلاعات:ویژگی فرهنگ سازمانی باز جهت ارائه ایده های جدید در مدیریت اطلاعات منعکس می شود. در یک سازمان خلاق میزان کمی از ارتباطات بر پایه قوانین شکل می‌گیرد.فرهنگ سازمانی مانع تسهیم دانش بین کارکنان نمی­شود و آنها با ارائه ایده­های جدید نگران از دست دادن شغل خود نیستند.

12. آگاهی از تعارضات: از آنجایی که تعارض بذر خلاقیت است، سازمانهای خلاق از فرهنگهایی پشتیبانی می‌کنند که به تعارضات و بحثها اهمیت می دهند.با تعارض، کارکنان در زمینه چگونگی مواجهه با موقعیتهای جدید و برخورد با آنها، آموزش می بینند.

13. نیازمندیهای استخدام: این سازمان‌ها افرادی را جذب و استخدام می­کنند که به جهت­گیری بیشتر سازمان به سمت خلاقیت و نوآوری سرعت ببخشند و افراد در این گونه سازمانها، نیازمند توانایی ایجاد تعارضات و پیدا کردن روشهای حل آنها هستند.

14.شایستگی و مسئولیت: در این سازمان‌ها شایستگی و احساس مسئولیت در قبال خلاقیت، بین تمامی نیروی کار تسهیم شده و هر شخصی در سازمان مسئولیت توسعه خلاقیت را بر عهده می‌گیرد(سلیمی،1387ص145-147).

دانلود ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و ابعاد خلاقیت و نوآوری سازمانی (فصل دوم)

ادبیات نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و ابعاد مدیریت دانش و خلاقیت (فصل دوم)


ادبیات نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و ابعاد مدیریت دانش و خلاقیت (فصل دوم)

ادبیات نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و ابعاد مدیریت دانش و خلاقیت (فصل دوم)

دانلود ادبیات نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و ابعاد مدیریت دانش و خلاقیت (فصل دوم)

ادبیات نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و ابعاد مدیریت دانش و خلاقیت (فصل دوم)
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 319 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 60

ادبیات نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و ابعاد مدیریت دانش و خلاقیت (فصل دوم)

تعداد صفحه : 60 در قالب ورد قابل ویرایش.

 

فهرست مطالب و بخشی از متن :

-1 مقدمه.....................................................................................................................................................................20

2-2 مبانی نظری پژوهش:

تاریخچه.........................................................................................................................................................................20

مدیریت دانش ...............................................................................................................................................................21

اهداف مدیریت دانش ...................................................................................................................................................25

تعاریف مدیریت دانش ..................................................................................................................................................25

انواع دانش ....................................................................................................................................................................27

تفاوت بین داده، اطلاعات و دانش ...............................................................................................................................29

روابط میان داده، اطلاعات و دانش...............................................................................................................................31

تفاوت مدیریت اطلاعات با مدیریت دانش ..................................................................................................................33

مدل پایه های ساختمان مدیریت دانش (پروست) ......................................................................................................34

مهارت های اولیه برای استقرار مدیریت دانش............................................................................................................43

عوامل موثر بر موفقیت و شکست مدیریت دانش در سازما ن ها................................................................................44

منافع و مزایا..................................................................................................................................................................49

پیامد های عدم پیاده سازی مدیریت دانش..................................................................................................................50

خلاقیت ........................................................................................................................................................................51

تعاریف خلاقیت ............................................................................................................................................................54

تفاوت خلاقیت و نوآوری ..............................................................................................................................................55

موانع و راهکارهای بروز خلاقیت ..................................................................................................................................56

ویژگی های افراد خلاق ...............................................................................................................................................60

آثار و نتایج خلاقیت .......................................................................................................................................................61

رابطه بین مدیریت دانش با خلاقیت .............................................................................................................................62

 

2-3 مروری بر مطالعات انجام یافته:

2-3-1مطالعات انجام شده در ایران...........................................................................................................................66

2-3-2مطالعات انجام شده در جهان .........................................................................................................................69

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2-1 مقدمه

در این فصل به بررسی چارچوب نظری پژوهش در قالب مباحثی نظیر تاریخچه مختصری از مدیریت دانش، تعاریف صاحب نظران، مدل مدیریت دانش استفاده شده در این پژوهش، نتایج وجود یا عدم وجود مدیریت دانش و خلاقیت و.... پرداخته شده است. همچنین در آخر اشاره ای به برخی از مطالعات انجام شده در داخل و خارج از کشور شده است.

2-2 مبانی نظری پژوهش

تاریخچه

مطالعه دانش به زمان افلاطون و ارسطو باز مى گردد. با این حال توجه به مدیریت دانش در درون یک سازمان، اولین بار توسط فیلسوفى بنام میشل پولانى در سال 1965 مشاهده گردید. او دانش را به عنوان چیزى که به خودى خود داراى ارزش ذاتى است معرفى نمود(هاشمی 1389). در اواسط دهه 1980 و آشکار شدن جایگاه دانش و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازارهای اقتصادی اهمیت آن مضاعف شد[38]. این شاخه از مدیریت از اوایل دهه 90 بصورت یک رشته مدیریتی در استراتژی کسب و کار سازمان ها برای پاسخگویی به تغییرات محیط کسب و کاری که در آن اغلب شرکت ها جهانی شده بودند پدیدار شد. قبل از این تاریخ روش هایی مانند مدیریت کیفیت فراگیر [1](TQM) و مهندسی مجدد فرآیندها (BPR)[2] از روش هایی بودند که سازمان ها برای بهبود عملکرد و مدیریت بر تولیدات و فرآیندهای تولید استفاده می کردند. با توسعه سیستم های خبره و سیستم های تصمیم ساز (DSS)[3] و توسعه فناوری اطلاعات در جهت اشتراک دانش و تجربیات، کم کم ادبیات مدیریت دانش مطرح شد(رفعتی شالدهی و همکاران 1387). در همین دوران اولین کتاب های مربوط به این حوزه منتشر شد. در آغاز دهه 1990 فعالیت گسترده شرکت های آمریکایی ، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت. ظهور وب جهانی در اواسط دهه 1990 تحرک تازه ای به حوزه مدیریت دانش بخشید . شبکه بین المللی مدیریت دانش در اروپا، مجمع مدیریت دانش ایالات متحده فعالیت های خود را در اینترنت گسترش دادند . در سال 1995 ، اتحادیه اروپا طی برنامه ای به نام اسپریت، بودجه قابل ملاحظه ای را برای اجرای طرح های مدیریت دانش اختصاص می داد. در حال حاضر مدیریت دانش برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه است .

شرکت های بزرگ اروپایی از سال 2000 به بعد حدود 55 % درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص داده اند که حاکی از اهمیت دانش و مدیریت آن در عصر حاضر است(حسن زاده 1386).

موضوع مدیریت دانش سابقه چندانی در ایران ندارد لذا در داخل کشور تاکنون کار علمی و آکادمیک انجام نشده است(رفعتی شالدهی و همکاران 1387).

مدیریت دانش

دنیای موجود با استانداردهای متنوع خود همواره درمعرض تحولات و تغییرات غیر قابل پیش بینی است(صادقی و همکاران 1390). در اعصار قبلی، کلید اصلی تولید ثروت، مالکیت و دسترسی به سرمایه و منابع طبیعی بود؛ در حالی که امروز، کلید اصلی ثروت، به میزان دسترسی به ایجاد دانش است(عباسی 1386). امروزه دانش و اطلاعات به عامل تعیین کننده ای در موفقیت و قدرت رقابت پذیری سازمان ها تبدیل شده است(تولایی 1388).

جوامع به طور کلی از اواسط دهه ی 1970 اطلاعات و دانش محور شدند و به دنبال آن منابع اطلاعات و دانش جای صنایع تولیدی را به عنوان خلق کنندگان اصلی سرمایه گرفتند(عباسی 1386). تئوری پردازان بزرگ اقتصادی و تجاری دانش را به عنوان مزیت رقابتی نهایی برای سازمان های جدید و کلید پیروزی آنها بیان کرده اند و استدلال می کنند که دانش تنها منبعی است که مشکل یا حتی غیرممکن است که تقلید و کپی شود و مالک آن دارای یک کالای منحصر به فرد و فی نفسه است(عدلی 1384). طی دو دهه اخیر افزایش حجم اطلاعات در سازمان ها و لزوم استفاده مؤثر از آنها در تصمیم های سازمانی، باعث ظهور پدیده ای به نام مدیریت دانش شده است(پیری و آصف زاده 1385). زمانی، سازمان ها به دنبال کسب و یافتن اطلاعات و دانش بودند، اما امروزه با حجم انبوهی از اطلاعات و داده های گوناگون رو به رو هستند که در بسیاری موارد، طبقه بندی ، تلخیص و بهره برداری صحیح از آنها نیازمند اتخاذ تدابیر و تجهیزات مغزافزاری، سخت افزاری و نرم افزاری مرتبط است. شاید به همین دلیل است که "مدیریت دانش" جای ویژه ای در متون و ادبیات مدیریت برای خود باز کرده وصاحبنظران امر را به توسعه فنون و راهکارهای مرتبط به سوی خود کشانده است(صادقی و همکاران 1390).

در کل چهار عامل عمده و موثر در ظهور مدیریت دانش عبارتند از: 1) گذر از عصر سلطه سرمایه های مادی به سلطه سرمایه های فکری، 2) افزایش خارق العاده در حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات، 3) تغییر هرم سنی جمعیت و خطر از دست دادن دانش سازمانی به واسطه بازنشستگی کارکنان، 4) تخصصی تر شدن فعالیت ها(پیری و آصف زاده 1385).

مدیریت دانش تلاش راهبردی سازمان است که طی آن تلاش می شود از طریق مهار و استفاده ار دارایی های فکری که در نزد کارکنان و مشتریان سازمان وجود دارد، در رقابت به برتری دست یابند(پوراصغر 1387). مدیریت دانش کمک می کند تا سازمان ها از دانش موجود و دانش های جدیدی که ایجاد می شود بهره جویند(رفعتی شالدهی و همکاران 1387) و تضمین کننده برتری های بلند مدت برای سازمان ها و جوامع و میزان بهره گیری آنها از سرمایه های انسانی، فکری و اطلاعاتی است(حمزه ایی 1391). سازمان دانشى به توانمندى هایى دست مى یابد که قادر است از نیروى اندک، قدرتى عظیم بسازد(الوانی و دانایی فرد 1380).

یک سازمان باید دانش مورد نیاز خود را شناسایی کرده، آن را کسب نماید و ذخیره سازی کند تا بتواند آنرا در موارد مورد نیاز به کار گیرد(Bhatt 2000). مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان ها یاری می دهد اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازمان دهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیت هایی چون حل مشکلات، آموختن پویا و تصمیم گیری ضروری است(صفایی فخری 1385).

دانش امروز در قلب اقتصاد جهان قرار دارد و مدیریت دانش در موفقیت شرکت ها، یک امر حیاتی تلقی می شود. در اقتصاد جدید، تبادل دانش، بیش از محصولات و خدمات، موجب اعتلای سازمان ها شده است، به گونه ای که با بررسی شرکت های با رشد سریع در می یابیم که 50 درصد آن ها، به تجارت دانش کارکنان خود پرداخته اند. مدیریت دانش با تبدیل سرمایه های انسانی به دارایی های فکری سازمان یافته برای سازمان ایجاد ارزش می کند(عباسی 1386). سازمان های موفق در مدیریت دانش، دانش را یک سرمایه سازمانی دانسته و ارزش ها و قوانین سازمانی را جهت پشتیبانی از تولید و اشتراک دانش توسعه می دهند(پوراصغر 1387).

مدیریت دانش منافع زیادی برای سازمان ها (در سطح فردی و سازمانی) دارد؛ در سطح فردی مدیریت دانش به کارکنان امکان می دهد که مهارت ها و تجربیات خود را از طریق همکاری با دیگران و سهیم شدن در دانش آنها و یادگیری ارتقاء دهند تا به رشد حرفه ای دست یابند. در سطح سازمانی، مدیریت دانش چهار منفعت عمده برای یک سازمان دارد؛ ارتقای عملکرد سازمان از طریق کارایی، بهره وری، کیفیت و نوآوری، لذا سازمان ها مدیریت دانش را به منزله یک راهبرد و امتیاز رقابتی به حساب می آورند(سیف اللهی و داوری 1387).

چیت معتقد است نظام مدیریت دانش باید عناصر کلیدی سرمایه دانش سازمانی را در بر داشته باشد از جمله:

  • اطلاعاتی در رابطه با مهارت ها و دانش کارکنان که سبب تقویت توانایی سازمان می شود،
  • اطلاعاتی در رابطه با مشتریان سازمان
  • اطلاعات در رابطه با ابزارها و روش شناسی های سازمان در جهت انجام فعالیت های خدماتی کیفی و موثر

اطلاعات در رابطه با فعالیت ها و گروه های موجود در سازمان (Quaddus & jun 2005).

 


[1] Total Quality Management

[2] Business Process Reengineering

[3] Decision Support Systems

 

دانلود ادبیات نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و ابعاد مدیریت دانش و خلاقیت (فصل دوم)

پاورپوینت خلاقیت در مدیریت (Creativity in management)


پاورپوینت خلاقیت در مدیریت (Creativity in management)

تعداد اسلاید 38 فرمت pptx مقدمه خلاقیت دارای سه مؤلفه است تخصص ، تفکر خلاق و انگیزش که می تواند درونی و بیرونی باشد ، مدیران روی هر سه این خصوصیات می توانند اثر گذارند ولی بر روی انگیزش کارکنان بیشتر از دو مؤلفه دیگر تأثیر گذار هستند با شتاب روز افزون تحولات و دگرگونیها در دنیای کنونی که عصر اطلاعات و ارتباطات است و به دلیل بی‌

دانلود پاورپوینت خلاقیت در مدیریت (Creativity in management)

تعریف خلاقیت
نوآوری
چگونه فرهنگ سازمانی بر نوآوری اثر می‌گذارد
ویژگیهای افراد خلاق
فرصتهای خلاقیت
اهمیت خلاقیت و نوآوری
برخی از ویژگیهای سازمان خلاق
کار گروهی
خلاقیت گروهی
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل pptx
حجم فایل 235 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38

تعداد اسلاید : 38   فرمت : pptx

 

مقدمه : 

خلاقیت دارای سه مؤلفه است: تخصص ، تفکر خلاق و انگیزش که می تواند درونی و بیرونی باشد ، مدیران روی هر سه این خصوصیات می توانند اثر گذارند ولی بر روی انگیزش کارکنان بیشتر از دو مؤلفه دیگر تأثیر گذار هستند .
 
با شتاب روز افزون تحولات و دگرگونیها در دنیای کنونی که عصر اطلاعات و ارتباطات است و به دلیل بی‌ثباتی و تغییر پذیری و نیز غیر قابل پیش‌بینی بودن این تغییرات ، آنچه که کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه را در جهت افزایش بهره وری و پیشرفت و ترقی آنها مدد می رساند ، همانا استفاده از فرصتها در رقابت با سایر کشورهاست و این امر میسر نمی گردد مگر با درایت و خلاقیت مدیران و نیز تاثیر مدیران در پرورش خلاقیت کارکنان که با کمک یکدیگر در جهت رشد و بالندگی سازمان خود و در نتیجه ، جامعه بکوشند .
 
فهرست :
مقدمه
تعریف خلاقیت
نوآوری
چگونه فرهنگ سازمانی بر نوآوری اثر می‌گذارد؟
ویژگیهای افراد خلاق
فرصتهای خلاقیت
اهمیت خلاقیت و نوآوری
برخی از ویژگیهای سازمان خلاق
کار گروهی
خلاقیت گروهی
نتیجه گیری
 

دانلود پاورپوینت خلاقیت در مدیریت (Creativity in management)